loading...
گروه رزمی ذوالفقار
علی ضیایی بازدید : 63 دوشنبه 08 اسفند 1390 نظرات (0)

هنرجويان رزمي مي توانند استراتژي نظامي را در مبارزات و دفاع شخصي به کار ببندند
چه رابطه اي بين استراتژي و تاکتيک وجود دارد؟ ممکن است عده اي بگويند، هردو يکي هستند. ولي با وجود اينکه مرز مشخصي بين آن دو وجود ندارد، تاکتيک را با مقياس کوچک و استراتژي را با مقياس بزرگ اندازه مي گيرند. در هنرهاي رزمي، زمانهاي طولاني را صرف تمرين تاکتيک مي کنند و از فنون شگفت آور دستها، پاها و آرنج ها استفاده مي کنند. همچنين رزمي کاران مبادرت به تمرين فنون دفاع شخصي مي کنند که ترکيبي از حرکات پيچيده است و براي مبارزه با چندين حريف مي باشد. و اما درباره استراتژي مذکور توسط نه قاعده کلي در جنگها تعريف شده اند.
اين نه اصل در تمام جنگهاي بزرگ جهان، کم و بيش وجود دارند و از کارآرايي زيادي برخوردارند. در هر جنگي، پيروزي از آن طرفي است که از اين نه اصل به خوبي بهره ببرند. جالبتر اينکه، زمينه اجرايي اين اصول نه تنها در ميادين جنگ بلکه در مبارزات تن به تن بسيار زياد است
هدف
اولين اصل در يک جنگ و يا رزم تن به تن، هدف مي باشد. براي يک فرمانده نظامي به هلاکت رساندن دشمن و جنگيدن، هدف اصلي است. در صورتي که براي يک رزمي کار امروزي کشتن حريف بندرت يک هدف مي باشد ولي چنانچه، غلبه کردن بر حريفش و يا حتي از پا درآوردن او هدف باشد، عاقلانه است. البته، اجتناب از زدوخورد و فرار هم مي توانند جزء اهداف باشند.
لازم به ذکر است که حدس زدن هدف حريف نيز مفيد است. در درگيريهاي خياباني، ممکن است که هدف مهاجمين طوري طرح ريزي شده باشد که قصد جان شما را داشته باشند. در اين حالت، آسانتر آن است تا شما نيز هدفتان مطابق هدف حريف تنظيم کنيد. در ديگر درگيريها، ممکن است توسط حريفاني که قصد حمله به شما را دارند، احاطه شويد، در اين مقعيت، لازم است تا ضد حمله درستي را اجرا کنيد. نکته مهم آن است که بدانيد نتيجه اجراي حرکتي که مد نظر داريد، چه خواهد بود زيرا تمام اصول بستگي به اصل هدف دارد
حمله
دومين اصل، حمله است. در يک ضرب المثل قديمي آمده است که «بهترين دفاع، حمله است». اين بدان دليل است که تنها فنون تهاجمي مي توانند نتايج خوبي داشته باشند. شايد شما بهترين مدافع در دنيا باشيد و پاهاي محکم و سفتي داشته باشيد اما تنها راه براي خاتمه دادن به حملات حريف اين است که به طريقي به وي حمله کنيد.
در حالت تدافعي، امکان دارد بعضي اوقات به شما فشار وارد شود. اما نبايد اسير حريف باشيد و سعي کنيد اقدام به ضد حمله نماييد. در اين لحظه پيشقدم خواهيد بود و اين همان اصل حمله و تهاجم است
کاربرد فنون ساده در درگيريها
تهاجم و هدف از اصول کاملا بديهي هستند. کاربرد فنون ساده، يکي ديگر از اصول مهمي است که اغلب رزمي کاران نسبت به آن بي توجه هستند و آن را ناديده مي گيرند. بهترين اطمينان براي موفقيت در هر مقابله اي استفاده از فنون ساده است. درگيريهاي خياباني هرگز به آساني درگيريهاي موجود در صحنه مبارزه نيستند. در يک درگيري واقعي مقادير زيادي آدرنالين در بدن ترشح مي شود و ممکن است احساس کنيد که هيچ نيرو و قدرتي نداريد و يا اينکه ممکن است احساس خستگي مفرط بکنيد. در اين حالت، بهتر است تا تکيه بر فنون موثر و در عين حال بسيار ساده اي کنيد که نتيجه خوبي داشته باشد و منجر به موفقيت سما گردد. چرا سعي در به کار بردن فنون نمايشي مي کنيد و در موقعيتهايي سعي در زدن ضربات سخت همچون زدن ضربه به سر داريد؟ در صورتي که زدن يک ضربه ساده همانند زدن ضربه کاري به ساق پا مي تواند بسيار موثر باشد و شما از دست حريف برهاند.
در يک مبارزه، موقعيتهاي مناسب دائما مثل يک چشم برهم زدن ايجاد مي شوند و از بين مي روند و شخص مجبور است تا هميشه آماده بوده و از اين موقعيتها به خوبي استفاده ببرد و فنوني را به کار بگيرد که قبلا آنها را تمرين کرده است.
فيزيک بدن
عده اي از رزمي کاران با اين اصل موافق نيستند ولي در مبارزه اين اصل کمک زيادي به مبارزه کننده مي کند. يک هنرجوي رزمي با اندامي ورزيده و درشت مي تواند ضربات سنگيني بر حريف وارد سازد و هم چنين ضربات حريف را تحمل نمايد.
در بخش نظامي، فيزيک بدن و قدرت رابطه مستقيم با هم دارند و بعضي از نظاميان آن دو را هم معني مي دانند اما اين نيرو و قدرت است که فنون موثر را مي سازد. به جرات مي توان گفت که تمام فنون در دنياي ورزشهاي رزمي بي مصرف هستند مگر اينکه همراه با فشار اجرا شوند.
بدبختانه، بسياري از رزمي کاران نسبت به تعليمات فيزيکي غافلند و بر اين باورند که دانستن نحوه اجراي فنون به تنهايي کافي است. چنين طرز تفکري نزد پيشکسوتان هنرهاي رزمي احمقانه تلقي مي شود چرا که رزمي کاراني هستند که بدن بسيار سخت و مقاومي دارند و علت آن تنها به دليل تمرينات فراواني است که در طي سالهاي متمادي انجام داده اند و همواره به ورزشهاي فيزيکي بدنسان توجه داشته اند
مانور در حرکات
چه کاري انجام مي دهيد زماني که در مقابل حريفي با فيزيک درشت قرار بگيريد؟ داشتن بدن بزرگ و درشت به معناي پيروزي مطلق نيست. گاهي اوقات، يک رزمي کار ريز اندام مي تواند خيلي خوب در مقابل حريفش ظاهر شود. چطور اين حالت اتفاق خواهد افتاد؟
اشخاص قد کوتاه بيشتر از ضربات پا استفاده مي کنند و بسيار سريع عمل مي کنند و بزرگي هيکل حريف مانعي برايشان ايجاد نمي کند. اينگونه افراد بايد از سرعت و چابکي خاص برخوردار باشند تا بتوانند حريف را گيج کرده و ضربات کاري را وارد سازند، در غير اينصورت موفقيت از آن حريف مقابلشان خواهد بود
شوک
در يک مبارزه واقعي هر کسي که ضربات اوليه را وارد کند، معمولا پيروز است. وارد کردن شوک به معناي حمله کردن به حريف است به طوري که او آمادگي نداشته باشد. لازم نيست تا حريف کاملا بي اطلاع باشد، تنها کافي است که ديرتر عکس العمل نشان دهد و فن موثري از خود نشان ندهد.
اجراي نمايشات و فنون تصنعي دست و پا اهداف اصل را برآورده مي کنند. هر رزمي کاري مي بايست شيوه اي مختلف مبارزه اي را ترکيب نمايد. در ضمن يک مقدار زيرکي لازم است تا بتوان حريف را در حالت سردرگمي نگاه داشت و تعادل ذهني و روحي او را برهم زد. شايان ذکر است که منظور از زيرکي، به کار بردن حيله و نيرنگ در اجراي فنون نيست
اطمينان
هيچ کس پذيراي اين نيست که حريفش به او شوک وارد کند. داشتن اطمينان از شوک جلوگيري مي کند. در خيابان، اصل اطمينان را مي توان با افزايش سطح آگاهي آشکار ساخت. در شب، هنگام حرکت در بيرون از منزل سعي کنيد از مناطق روشن عبور کنيد و توجه خاصي داشته باشيد تا از گوشه و کنار خيابان به شما حمله نشود. داشتن اطمينان همچنين به معناي کوچک شمردن حريف و باور کردن تواناييهاي خود است.
صرفه جويي
صرفه جويي در نيرو به معناي اين است که با کمترين نيرو و سلاح بتوانيد بر حريف غلبه کنيد. صرفه جويي، همچنين به معناي ذخيره کردن انرژي است که در موقعيتهايي که فرصت استراحت برايتان ايجاد مي شود.
در بعضي از مبارزات مبارزه به وقت اضافه مي کشد و شما مجبوريد مدت زمان بيشتري را صرف دفاع و يا حمله به حريف کنيد، در اين حالت مي بايست در فرصتهاي مناسب انرژي از دست رفته رابازيابيد و اين کار را در مواردي با اجراي بعضي فنون مي توانيد ميسر سازيد.
پيوستگي
پيوستگي بين فنون، آخرين اصل از اصول نه گانه است که براي يک رزمي کار از اهميت خاصي برخوردار است. شما بايد بتوانيد هماهنگي و پيوستگي بين فنون اجرايي خود ايجاد نماييد.
اگر شما با تعدادي مهاجم در يک زمان روبرو شويد، در موقعيتي قرار خواهيد گرفت که در نظر گرفتن افکار عمومي مهاجمين حائز اهميت است، چرا که اگر به فرض سردسته گروه را مورد حمله قرار دهيد و با يک حمله و يا ضد حمله او را زا پا در آوريد، عملا توانسته ايد بر کل گروه فائق آييد
نتيجه
در نظر داشته باشيد که اين نه اصل کاملا قطعي نيستند و بندرت مي توان همه اصول را يکجا عملي کرد و نتيجه مطلوب کسب نمود. با وجود اين، اصول مذکور در بسياري از موارد سودمند هستند به شرط اينکه بتوانيد آنها را درست به موقع به کار ببنديد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    دوست دارید در این وب سایت مطالب بیشتر در مورد چه چیزی باشد؟
    دوست دارید در این وب سایت مطالب بیشتر در مورد چه چیزی باشد؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 9
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 12
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 12
  • بازدید ماه : 12
  • بازدید سال : 32
  • بازدید کلی : 1,472